loading...

اینجا بدون من

مرا هزار امید است و هر هزار تویی!

بازدید : 317
جمعه 18 ارديبهشت 1399 زمان : 5:23

وقتی اومد یه گلدون که یه گل کاغذی توش بود رو بهم داد.با خنده گفتم به به! حالا بزارمش به حساب کدوم مناسب و اتفاق؟ گفت بزار به حساب اینکه دلم برات تنگ شده بود و دوستت دارم! تشکر کردم و گذاشتمش روی میز، کنار همون مبلی که روبروی در حیاطه و جای خودمه و غروبها و شبا اغلب اونجا میشینم و یه نسیم خیلی خنکی از بیرون میاد و آدم رو کیفور میکنه.اینجوری با این گلدون جدید گوشه‌ی دنجم، دنج تر شد!

تقدم عدالت بر احسان
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 21
  • بازدید کننده امروز : 12
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 70
  • بازدید ماه : 324
  • بازدید سال : 1410
  • بازدید کلی : 9735
  • کدهای اختصاصی